سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام

حدیث از ائمه علیه السلام
 اهل بیت (ع)
درباره وبلاگ

نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات


بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 136
کل بازدیدها: 798088
پیوندهای وبگاه
» اللهم صلی علی محمد و آل محمد
» شیرین تر ازعسل
» حدیث منتظران
» حدیث313
» به رنگ آبی
» بوستان ادب و عرفان
» سیب خیال
» کلاس ششم1
» خون شهدا
» دل نوشته های من
» مجله پارسی نامه
» مهربان
» کتاب خانه دیجیتال
» زیبا ترین اشعار
» بغض نوشت
» بلاگ فناوری طراحی سایت
» شین مثل شعور
» من میگم
» نگاهم برای تو
» پرستوی خیال
» زیباترین حس
» امید وصل
» تفحص
» صدای دل
» پایگاه خبری
» غزلستان عاشقی
» پاتوق دوستان
» قیدار شهر جد پیامبر
» کاش خواننده این نوشته باشی
» عشق الهی
» تنها عشق
» یادداشت ها
» زنگ تفریح
» رنگارنگ
» تینا
» خاطره ها
» نسیم بهشت
» رهگذرم دلنبند
» افسوس که این عمر
» یوسف آل محمد
» حرف های من وتو
» زنگ تفریح
» در دشت هویج
» دنیایی زیر قلمت راه می رود
» ما عادت داریم
» دل نواز
» یادداشت های شبانه
» مهتاب سبز
» خورشت
» دنیای خاطرات من
» تولدت مبارک
» خط بارون
» ارزودارم
» قلب
» آن سوی خیال
» تن ها
» قلب های شکسته
» یکتا
» پرستیژ
» خواسته خدا
» نیلوفر مرداب
» قافیه باران
» جاده خاطره ها
» بهار عشق
» احساس رویایی
» ابرار
» غزلیات محسن نصیری
» نهان خانه جان
» اسلام دینی زیبا و زندگی بخش
» دلارام
موضوعات
آرشیو مطالب
صفحات دیگر
سخنان حضرت حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
+ نویسنده احمد حاجی لو در جمعه 93/10/19 | نظرات ()

سخنان حضرت حجت الاسلام و المسلمین رفیعی در برنامه سمت خدا مورخ 23 اسفند 1388

سوال - درباره ی خلاصه ی مطالب رزق و روزی توضیح دهید .

ما هفته ی گذشته بحث افزایش رزق و روزی را داشتیم و آنچه به نظر می رسد این است که افزایش رزق و روزی صرفاً به منزله ی افزایش داشته های ما نیست ، آنچه داریم باید قدر آن را بدانیم و این میسر نمی شود مگر با قناعت که من در ادبیات دینی دیده ام که از امیر المؤمنین نقل است که قناعت ثروتی بی پایان است. چه خوب است که ما در زندگی خود قناعت پیشه کنیم و از اسراف دوری کنیم و مسیر اعتدال را در پیش بگیریم . این می تواند شروع خوبی باشد تا به فرهنگ اعتدال در اسلام بپردازیم که شاید به نوعی اشاره ای هم می توانیم به اصلاح الگوی مصرف داشته باشیم که امسال نیز به این نام مزین است .

سوال - درباره ی اصلاح الگوی مصرف توضیح دهید .

من در این خصوص هفت یا هشت توصیه دارم . بحث شما این است که چطور آنچه که داریم مصرف کنیم ؟ بحث جلسه ی قبل این بود که چه کنیم روزی ما حلال باشد و افزایش پیدا کند؟ اما الان بحث این است که فرض کنید بنده آدمی هستم با حقوق و درآمد مشخص ، چطور خانه و زندگی خود را برنامه ریزی کنم که بتوانم آن را به همه چیزها برسانم و در زندگی کم نیاورم . همین تعبیری که گاهی در روایات به عنوان تدبیر در معشیت آمده است . ابتدا من دو نکته بگویم و بعد هفت یا هشت توصیه را فهرست وار بیان کنم : نکته ی اول اینکه هرچه مال در این عالم است متعلق به خدا است . در حدیث داریم که این مال متعلق به خداوند است و بعنوان ودیعه نزد مردم گذاشته شده است . قرآن کریم وقتی به انفاق سفارش می کند می فرماید: از آن چیزی که ما به شما دادیم انفاق کنید یعنی این مال متعلق به شما نیست . بدانیم ما در این عالم صرفاً امانتدار هستیم . مال من ، خانه ی من یا زندگی من مطرح نیست . در روایت داریم گاهی پیامبر این سوره را در کوچه های مدینه می خواندند : الحاکم التکاثر حتی زرتم المقابر بعد می فرمود: یقول این آدم مالی مالی و مالک من مالک آدم ها مدام می گویند مال من ، مال من ، اینها مال تو نیست مگر آنکه بخوری یا انفاق کنی و یا لباس بخری . شما ملاحظه کنید اگر فرد میلیاردر هم باشد هیچکدام از آنها را با خود به قبر نمی برد و بیش از آنکه بدن نیاز دارد نمی تواند مصرف کند . پس نکته ی اول اینکه ما صرفاً در این عالم امانتدار هستیم و ملکیت اعتباری است . نکته ی دوم اینکه ما باید توجه کنیم که المؤمنون کلجسد الواحد همه ی جامعه مثل یک پیکر هستند ، شما اعضاء یک پیکر هستید . مثلاً فرض کنید این دست نسبت به آن دست یا چشم نمی تواند بی تفاوت باشد ، یک وقت دندان شما درد می کند ، چشم شما به خواب نمی رود ، دست شما روی آن را محافظت می کند و اشک شما هم ممکن است بیاید . پس نکته دوم اینکه باید توجه کنیم جامعه یک پیکر است و اینطور نیست که فقط به خود فکر کنیم و در این قضیه ملیت و نژاد و این چیزها نیز مطرح نیست. اگر آن طرف عالم کسی سر گرسنه بر بالین بگذارد ما مسئول هستیم . حالا ارتباط این دو نکته را عرض می کنم ، ما در اسلام و در روایات برای مصرف و مخارج زندگی یک سری سفارش هایی داریم ، یکی از آنها تدبیر است یعنی برنامه ریزی . من حدیثی را برای شما بخوانم امیر المؤمنین فرمود 4 چیز حکومت ما را به هم می ریزد : یستدل علی ادبار الدول باربع یک سوء تدبیر و دوم برنامه ریزی غلط و ریخت و پاش زیاد قلة الاعتبار عبرت نگرفتن از عملکرد گذشتگان و چهارم کثرت اعتذار دُوَل و افرادی که خیلی اشتباه می کنند و مدام می گویند ببخشید و زیاد عذرخواهی می کنند. بحث من بر روی نکته اول یعنی سوءتدبیر است . در روایات آمده یک زمانی افراد خدمت پیامبر اکرم یا ائمه می رسیدند و تقاضای موعظه می کردند، ائمه به آنها سفارش می کردند که برنامه ریزی و تدبیر قبل از کار شما را از پشیمانی حفظ می کند . الان بحث ما این است که چه کنیم آن چیزی که داریم کم نیاید ، یعنی خانواده ها بتوانند درست با داشته های خود زندگی را اداره کنند . ببینید در آمد های افراد فرق می کند ، یک نفر کارمند بانک است، دیگری معلم است ، فرض کنید ماهی پانصد هزار تومان حقوق می گیرد و سه تا هم فرزند محصل دارد ، می خواهد حج برود ، دختر خود را شوهر بدهد و بالاخره میهمان هم دارد بنابراین او باید برنامه ریزی کند . مثلاً بگوید که من از این پانصد تومان، صد تومان آن را نادیده می گیرم برای جهیزیه ی دخترم و اصلاً از اول یک حساب برای او باز می کنم ، پنجاه تومان برای تحصیل پسرم می گذارم ، یک مقدار هم برای قبض آب و برق کنار می گذارم . در قدیم می گفتند ما یک خرج داریم و یک برج ، مثلا ً آمدیم خانه و دیدیم آشپزخانه خیس است چه شده ؟ آب گرمکن سوراخ شده است یا یخچال سوخته ، صد تومان یا پنجاه تومان باید خرج آن بکنیم ، پس کسی که پانصد تومان درآمد دارد باید نیمی از آن را برای اینها کنار بگذارد حالا اگر اجاره خانه هم داشته باشد یک مقداری باید برای آن کناربگذارد . پس با این برنامه ریزی و با این تدبیر می بینیم درمجموع صد تومان بیشتر برای خانم خانه نمانده است ، پس با این صد تومان ما نمی توانیم میهمانی آنچنانی بگیریم و یا مبل دو یا سه میلیونی بخریم یا مسافرت برویم . اما الان طرف می رود یک مبل دو میلیونی برمی دارد با چهار قسط پانصد تومانی و در نتیجه می ماند آب را چه کند ؟ برق را چه کند ؟ آنوقت به او فشار می آید ، پس علت بخشی از گرفتاریهای جامعه عدم تدبیر و برنامه ریزی است . هم باید سطح توقعات را پایین آورد و هم برنامه ریزی کرد ، من برنامه ریزی را براساس سطح توقعات خود انجام می دهم . به عبارت دیگر می خواهم بگویم چشم و هم چشمی نکنیم، همان که من ابتدا در حدیث خواندم . درروایت داریم مال مال خدا است و شما امانتدار هستید ، خدا به شما فرمان داده میانه رو مصرف کنید و لباس شما میانه روی باشد . شما می دانید یکی از بزرگترین توصیه های اسلام در زندگی ما اعتدال است ، در قرآن در سوره فرقان ویژگی های بنده های برگزیده ی خدا را می شمارد که 12 ویژگی است و عبادالرحمن الذین یمشون علی الارض هو نا یکی اینکه الذین اذا انفقوا لم یسرفوا وقتی انفاق می کنند اسراف نمی کنند و اعتدال دارند. امیرالمؤمنین در خطبه متقین وقتی صفات آنان که صد وده صفت است می شمرد می گوید : یکی این است که لباس آنها میانه روی است ، لباس یعنی چه ؟ یعنی پوشش زندگی . پس اولین توصیه ما برنامه ریزی و تدبیر در زندگی است که الان متأسفانه این از دست خانواده ها خارج شده است و این قضیه فدای چشم و هم چشمی شده است . یک خانم وقتی می بیند درآمد شوهر او این میزان است چه ضرورتی دارد برای هر عروسی یک لباس و برای هر مناسبتی یک پوشش تهیه کند ؟ یا فرض کنید هر مدتی یک بار تغییر وضعیت دهد ؟ شما می دانید الان الگوی مصرف به هم ریخته است . در گذشته فرض کنید طرف پنج فرزند داشت ، خانه ی او نیز پنج اتاق داشت هرکدام با خانواده در یک اتاق زندگی می کردند موقع ناهار هم که بود مادر صدا می کرد و همه بر سر یک سفره می نشستند و حالا آبگوشت یا برنج هرچه که بود با هم سر یک سفره می خوردند ، وقتی یک مجموعه دور هم جمع شوند آن برق و آبی که مصرف می شود کمتر است و اصلاً نشاط هم بیشتر می شود . الان آقا می گوید من یک خانه دارم ، زیر زمین و طبقه ی بالای آن خالی است اما پسر من می گوید من باید مستقل زندگی کنم ، چرا با هم کنار نمی آییم ؟ چرا اجازه نمی دهیم این تکلیف در بین ما ایجاد شود ؟ بنابراین شما ملاحظه بفرمایید ساده ترین خانه را پیامبراکرم در همین جایی که الان قبر پیامبر و حجره های او بوده با اتاق هایی ساده داشته است و خاندان پیامبر در کنارهم زندگی می کردند و هیچ گاه دنبال این موارد نبودند . حالا چرا ما اینگونه شده ایم ؟ بخش عمده ی آن الگوگیری از فرهنگ غرب است . متأسفانه در فیلم های صدا و سیما و سریال ها وقتی طرف می بیند همه خانه های آنچنانی ، مبل های فلان ، ساختمان های بزرگ ، فرش های چنان دارند و چندین دست لباس عوض می شود فرد الگو می گیرد . لذا اصلاح الگوی مصرف باید از برنامه هایی که در صدا و سیما پخش می شود و از خط دهی و الگو دهی در ادارات شروع شود . ما باید مجموعه را با هم ببینیم ، همه دست به دست هم بدهیم تا این اتفاق بیفتد . یک مثال ساده الان اعلام می کنند محصلین دبیرستان یا راهنمایی باید این روپوش را بپوشند و تنوع هم نیست در نتیجه بچه می داند اگر فردا لباس دیگری بپوشد او را به مدرسه راه نمی دهند ، قبول می کند چون قانونمند است و نهادینه شده و گفته اند این لباس ورود به مدرسه است اگر هم کثیف شود همان را می شویند و دوباره می پوشند ، اگر می گفتند هر کس با هر لباس بیاید اشکالی ندارد آنوقت چه چشم و هم چشمی می شد . جدیداً مدارس در تغذیه هم الگو می دهند مثلاً فردا نان و تخم مرغ ، پس فردا نان و پنیر چرا؟ چون یک دانش آموز با خود یک پیتزا نیاورد و بغل دستی او را نگاه کند و چشم و هم چشمی شود . چرا ما در جامعه این الگو را ندهیم ؟ توصیه ی من به خانواده ها این است که برنامه ریزی کنند . چرا اینقدر در روایات سفارش شده که در مسائل مالی به پایین دست نگاه کنید و نه به بالا دست ؟ چون باعث نشود مدام احساس کمبود کنید .دومین توصیه بنده مراعات اولویت ها است . یک شخصی آمد خدمت رسول خدا و عرض کرد یا رسول اله من دو دینار می خواهم در راه خدا انفاق کنم توصیه ی شما چیست؟ رسول خدا فرمود پدر و مادر داری ؟ گفت بله یا رسول اله فرمود انفقهما علی والدک این دو درهم را اول به پدر و مادر خود بده ، چون پدر و مادر واجب النفقه اولاد هستند و وظیفه ی آنها است . او رفت پول را داد و دوباره آمد رسول الهچ دو دینار دیگر هم دارم فرمود : اولاد داری؟ گفت بله ، فرمود به اولاد خود بده ، دوباره آمد حضرت فرمود خادم داری ؟ گفت بله ، گفت به خادم خود بده مرحله ی پنجم فرمود به فقیر و مستمند بده . این چه چیزی را می خواهد بگوید ؟ افرادی که در جامعه دست آنها به دهانشان می رسد و امکاناتی دارند چگونه باید اولیت بندی کنند . الان شما می خواهید برای این خانه برنامه ریزی کنید ماهی هم فرضاً پانصد تومان درآمد دارید ببینید اولویت چیست ؟ آیا مبل اولویت است ، فرش اولویت است ،هزینه ی تحصیل فرزند شما یا یک رایانه که بتواند پشت آن بنشیند و کارهای خود را انجام دهد اولویت است ؟ الان من خانواده ای را می شناسم اصلاً نیازی به رایانه ندارند و محصلی نیز ندارند که از آن استفاده کند اما چون باجناق او یا برادر او در خانه رایانه دارد آن را خریده است . آقایی می گفت کسی به کتابخانه ی ما آمده بود و می گفت کتابی می خواهم که پانزده سانت قد و دو سانت قطر داشته باشد و رنگ آن نیز آبی باشد ، گفتم موضوع آن چه باشد ؟ گفت فرقی نمی کند من کتابخانه ای برای خانه گذاشته ام می خواهم کتاب های آن را کامل کنم ، گاهی کتابخانه هم در خانه جنبه ی دکور و تجملاتی پیدا می کند. اولویت ها را در خانه بسنجیم و ببنیم الان اولویت خانه چیست ؟ آقا الان می خواهد به حج برود ، اولاً حج استطاعت می خواهد با قرض و وام که نمی شود . دوم در سطح جامعه ما خانواده هایی داریم که پولدار هستند مثلاً من اخیراً جایی تبلیغ بودم یک آقایی به من نامه داد که من 40 میلیون پول دارم نمی دانم آن را چطور خرج کنم که درست در محل خود واقع شود ؟ من رفتم پیش رئیس کمیته امداد آن شهر گفتم یک همچین موردی است گفت آقا ما مواردی داریم که با پانصد یا یک میلیون کار آنها راه می افتد ایشان 40 میلیون را در اختیار ما بگذارند ما در بانک قرار می دهیم که راکد هم نماند ، ما آن را یک میلیون یا 500 تومان به خانواده ها می دهیم تا کار آنها راه بیفتد ، بعد کم کم از آنها می گیریم . ما دخترانی داریم شانزده یا هفده ساله یک دفترچه برای آنها باز می کنیم و یک میلیون در آن می گذاریم و به مادر آنها می گوییم یک میلیون ما گذاشتیم دختر شما هم انشاءاله تا دو یا سه سال دیگر که می خواهد ازدواج کند ماهی 5 یا ده تومان کم کم به این اضافه کند تا زمانی که خواست عقد کند دیگر کاسه ی چه کنم چه کنم به دست نگیرد. توصیه ی من به آن آقا این بود که نحوه ی برنامه ریزی ما در این جور کارها خیلی مهم است . فرهنگ وقف برای امام حسین (ع) الان خیلی جا افتاده است چون ما هرچه داریم از امام حسین (ع) است اما اگر می گویم برای امام حسین (ع) وقف کنید به آن معنا نیست که برای جای دیگر وقف نکنید . الان بحث خوابگاه های دانشجویی ، بحث ازدواج ، بحث جهیزیه نیز مطرح است ، چه اشکالی دارد یک سری افراد بیایند و وقف ها را اولویت بندی کنند . این چیزی است که من روی آن تأکید می کنم ، اول تدبیر، دوم مراعات اولویت ها که خود دو شاخه می شود 1- اولویت در خانه 2- در سطح کلان که به ثروت مندان و اقشار پردرآمد جامعه بر می گردد. حالا گاهی طرف درآمد دارد با برنامه ریزی و اعتدال می تواند زندگی خود را اداره کند ولی یک کسی که درآمد ندارد چه کند ؟ خداوند انسان را مختارآفرید و از ابتدا هم روزی انسان را تأمین کرده اما روزی را منوط به تلاش قرار داده است . می گویند : رزق مضمون ما را از عمل مفروض باز نمی دارد ، یعنی رزقی که ضمانت شده، از آن تلاشی که وظیفه است ما را باز نمی دارد ، پس وقتی می گویند رزق تو تضمین شده ولی مشروط به تلاش است مثل حکم کارگزینی برای کارمند است وقتی او به خانه می آید به خانم خود می گوید برای من ماهی هفتصد هزار تومان زده اند، بله این حکم است ولی باید او سرساعت سرکار برود . ببینید نکته ای که هست خدا انسان را مختار آفریده ، رزق انسان را هم تأمین کرده ولی آن را مشروط به تلاش انسان قرار داده است . از ابتدای عالم هستی تا امروز هم ما غنی داشته ایم و هم فقیر ، اگر بنا بود این فاصله از بین برود خدا در قرآن سفارش نمی کرد که اغنیاء به فقرا کمک کنند ، یا فقرا قناعت کنند . درمیان انبیا ء الهی هم ایوب داشتیم که فقیر فقیر بود هم سلیمان را داشتیم که غنی غنی بود و ثروت او بی حدو حصر بود . در میان ائمه هم داشتیم امام صادق (ع ) که از ثروتمندان مدینه بود و امیرالمؤمنین هم که از فقرا بود ، البته فقیر به این معنی که زندگی مستمندانه ای داشت . اینکه چرا بعضی ها فقیر می شوند و بعضی ها غنی ، همه معلول یک عملی است . فرض کنید شما یک پدر بزرگی داشته اید صد سال پیش با هزار تومان در زعفرانیه یا ونک یک زمین خریده ، پدربزرگ بنده هم داشته ولی همان زمان با آن رفته سفر و خوش گذرانی کرده ، حالا شما وارث پدر بزرگی می شوید که هزارمتر زمین درفرمانیه دارد و بنده وارث پدری با صفر می شوم ، شما یک فرد ثروتمند می شوید و من یک فرد فقیر . پس یک بخش معلول تلاشی است که پدران و پدر بزرگان ما کرده اند . یا حضرت عالی خانه یا زمینی خریدید یک دفعه پنج برابر شد یا من ماشینی خریدم که قیمت آن نصف شد ، این دیگر مربوط به آینده است که ما نمی توانیم پیش بینی کنیم . بالاخره معاملات و کاسبی ها هم سود دارد و هم ضرر ، اتفاق است ما کاسب داریم ورشکست می شود ، کارخانه داری زمین می خورد ، این که چرا بعضی غنی و بعضی فقیر می شوند معلول جبر نیست، البته قبول داریم خداوند روزی افراد را تضمین کرده . یک نفر نزد امام صادق ( ع) آمد و گفت من در خانه می نشینم خداوند روزی که وعده داده را به من برساند ، امام فرمود : شما از مورچه کمتر هستی ؟ مورچه دنبال رزق و روزی خود می رود و در خانه نمی نشیند دعا کند ، ببین چه تلاشی می کند تا دانه ای یا پای ملخی را به خانه ببرد . پس اختلاف طبقاتی معلول عوامل متعددی است ، گاهی برنامه ریزی های پدران و بزرگان سود دهی دارد ، گاهی بعضی افراد در زندگی فکر اقتصادی دارند و می دانند چه بخرند و چه بفروشند . یک لطیفه ای است می گوید کسی پیش بهلول آمد و گفت جناب بهلول عاقل من پولی دارم می خواهم بازده داشته باشد چه کنم ؟ گفت برو آهن بخر یک جای خشک بگذار ، خوب آهن ماندنی است انشاء اله گران می شود و می فروشی ، ایشان هرچه پول داشت آهن خرید و یک جای خشک نگاه داشت ، اتفاقاً این آهن ها چندین برابر شد و سود کرد . سال بعد پیش بهلول آمد و گفت بهلول دیوانه پارسال خوب حرفی زدی امسال چه کنم ؟ او بی ادبی کرد و گفت دیوانه ، بهلول هم گفت امسال همه ی پول های خود را پیاز بگیر، داخل زیرزمین بگذار، روی آن هم آب بپاش، در آن را هم بگذار حسابی برای تو سود می کند . او هم همین کار را کرد و دو سه ماه بعد بازکرد دید همه گندیده است ، گفت : مرا بیچاره کردی همه از بین رفت . گفت پارسال از عقلم خواستی ، من عاقلانه جواب دادم امسال هم از روی جنون خواستی من هم جواب دادم . حالا این مهم است گاهی بعضی ها شم اقتصادی دارند و تشخیص می دهند ، بله خداوند هم کمک می کند. دائم با وضو بودن و با یاد خدا بودن روزی آدم را زیاد می کند . ممکن است بگویید ما همسایه ای داریم نماز هم نمی خواند میلیاردر است ، ما اهل مسجد و نماز هستیم و خمس و زکات می دهیم ، وضعمان این است . من به اینها می گویم موسی بن عمران نان نداشت بخورد می گفت : رب انی لما انزلت علیه من خیر، به فقیر می گویند موسی پابرهنه ، از گرسنگی علف بیابان می خورد ولی خرج منها خائف یترقب وقتی به مدین آمد گرسنه ، بی کفش ، خسته و تشنه بود در همان زمان هم کلید گنج های قارون با صندوق حمل می شد . ما نباید قضایا را به هم ربط بدهیم این عالم ، عالم اختیار است و خداوند انسان ها را مختار آفریده است . گاهی ثروت در آدم های خوب پیدا می شود در آدم های بد هم پیدا می شود . حالا برگردیم به توصیه ها ، ما دو توصیه کردیم. یکی بحث تدبیر، یکی بحث رعایت اولویت ، امسال بحث اصلاح الگوی مصرف را داریم که توسط مقام معظم رهبری اعلام شده است ، البته متأسفانه این عنوان یک مقدار فراموش شد و تحت الشعاع مسائل انتخابات قرار گرفت ولی مجموعه ی دارالحدیث یک کتاب چاپ کرده با همین عنوان اصلاح الگوی مصرف . روایات ، آیات و توصیه هایی که وجود دارد آنجا آورده شده ، بد نیست بینندگان عزیز این کتاب را ببینند . در ارتباط با اصلاح الگوی مصرف توصیه سوم من استفاده ی بهینه است . بحث تدبیر جای خود ، اولویت ها هم در جای خود و همینطور استفاده ی بهینه . ماشین وسیله ای است برای اینکه ما در رفت و آمد های خود از آن استفاده ی بهینه بکنیم ، اما ببینید در همین خیابان های تهران چقدر ماشین های تک سرنشین داریم ؟ گاهی فکر می کنم اینها کجا می خواهند بروند ؟ اگر بخواهند سر کار بروند که با این وضعیت نمی توانند ، من خودم در مجموعه ای تدریس می کنم ، گاهی صبح ها که می روم نگهبان می گوید در پارکینگ جا نیست ، بیرون بگذارید ، می بینم تمام این کارمند ها که اکثراً هم از یک مجتمع مسکونی می آیند هرکس با یک ماشین می آید ، خوب هماهنگ کنید شنبه یک نفر بیاورد ، یک شنبه یک نفر و ... واقعاً نمی توان از وسایل نقلیه استفاده ی بهینه کرد ؟ ما چقدر در این ترافیک ها و پشت چراغ قرمز ها ضرر می کنیم ؟ یا تلفن ، گاهی اوقات من به خانه ی دوستان زنگ می زنم حدود بیست و پنج دقیقه اشغال است بعد که بالاخره می گیرد و آقا گوشی را برمی دارد ، می گویم گوشی را بد گذاشته بودید می گوید نه خانم بود با خواهر خود صحبت می کرد ، جالبه صبح هم همدیگر را دیده بودند . این وسیله را گذشته اند شما نیم ساعت در باره ی رنگ لباس فلانی صحبت کنید ؟ یا فلانی چی بود ، کجا بود ، نه این برای کارهای ضروری است . در خصوص کاغذ هم به همین صورت است من تأسف می خورم که چقدر در کشور ما کاغذ اسراف می شود ، در سمینارها ، در جلسات یا در ادارات چقدر اسراف می شود . در حالات حضرت امام خواندم ایشان وقتی دستمال کاغذی را از جعبه در می آورند یک لایه ی آن را بر می داشتند و یکی دیگر را گاهی تا می کردند تا بعداً استفاده کنند . یا اینکه بسیاری از اشعار خود را در حاشیه ی روزنامه می نوشتند . مثلاً دیده اید وقتی کسی از دنیا می رود یا کسی از مکه بر می گردد دو کیلومتر برای ایشان پارچه نویسی می کنند ، خوب این پارچه بعداً دیگر قابل استفاده نیست و اسراف است . گل هایی که در مراسم می آورند یا میهمانی هایی که در تالارها گرفته می شود خیلی اسراف می شود . یا کارت های عروسی مگر نمی توان یک کارت پنجاه یا صد تومانی گرفت من شنیده ام بعضی از کارت ها پانصد یا هزار تومان است . این همه گل و کاغذ آیا نمی توان از آن استفاده ی بهینه کرد ؟ خیلی وقت ها می توان به گونه ای مصرف کرد که از همین کاغذ یا گل ها خوب استفاده کرد . این هم توصیه ی سوم من بود ، اما توصیه ی چهارم بنده که با دقت به آن توجه شود و البته از آن سوء برداشت نکرد این است که باید رعایت سطح جامعه شود ، سطوح جامعه با هم متفاوت است ما در شهرهای کوچک و روستا ها یک نوع مصرف داریم در شهرهای بزرگ و بعضی جوامع دیگر مصرف به گونه ی دیگری است . به عبارت دیگر مناطقی داریم که در آنها مرسوم است ماهی یک بار مرغ یا برنج مصرف می شود آنها غذای روستایی ومحلی دارند. ما نباید سطوح جامعه را به گونه ای یک دست کنیم ، یک نفر دربالای شهر زندگی می کند ، اقتضا می کند در خانه اینگونه باشد ، این طور لباس بپوشد . فرض کنید شغل این آقا مجری تلویزیون است ، اجرای برنامه ی همایش ها این جور اقتضا می کند که او پنج دست کت و شلوار داشته باشد ، اما اقتضای شغلی شما این نیست با یک دست هم کاره شما راه می افتد . امام صادق (ع) در خانه ی خود گندم ذخیره می کردند ، چه اشکالی دارد آدم برنامه ریزی کند و مایحتاج سال یا هفته ی خود را زودتر از بازار تهیه کند ، برنج و گوشت را برای یک ماه یا دوماه تهیه کند . امام ظاهراً در منزل گونی های گندم داشتند و از آن استفاده می کردند یک وقت خبر رسید که وضع بازار به هم ریخته گندم نایاب شده است ، امام صادق (ع) فرمودند : گندم ها را به بازار ببرید و بفروشید ، به حضرت گفتند که این چه کاری است اگر ما این را به قیمت ارزان بفروشیم باید گران بخریم ، فرمود اشکالی ندارد ببرید و بفروشید و روز به روز گندم بخرید . جالب است که فرمود خرید هر روز ما نصف گندم باشد و نصف جو، یعنی الگوی مصرف را تغییر داد . الان که من می بینم قیمت گوشت در جامعه 10 یا 15 هزار تومان است دیگر نمی توان به آن شکل قبلی که هر هفته سه بار خورشت با گوشت درست می کردیم عمل کنیم حالا باید دو وعده ی آن را کم کنیم و با برنج و عدس سر کنیم و خودمان را تطبیق دهیم . البته بنده با بایدها کار ندارم با هست و نیست کار دارم ، نگویید آقا بجای اینکه گوشت را ارزان کنید می گویید مصرفتان را کم کنید ، آن که بله باید ارزان شود، ولی با این شرایط من می گویم باید سطوح رعایت شود . من وقتی می بینم جایگاه شغلی این فرد به این صورت است که باید پژو سوار شود و جایگاه شغلی بنده این است که پراید سوار شوم دیگر من به او نگاه نکنم بگویم چرا او پژو سوار شده و من پراید، باید جایگاه خود را بشناسیم و رعایت کنیم . عرض من این است که پولی که داریم چطور برنامه ریزی کنیم و اولویت بندی کنیم و اسراف نیز نکنیم ، میانه رو باشیم . بنده می گویم مالی که این وسط هست المال مال اله متعلق به خداوند است و ماهمه امانتدار هستیم . دوم اینکه بنی آدم اعضاء یک پیکر هستند ، بنده اگر امشب سیر می خوابم نباید همسایه ی من گرسنه باشد . نگویید که من در زندگی طبق آن چیزی که شما گفتید برنامه ریزی می کنم و کاری هم به دیگران ندارم . اگر در فامیل شما دختری بخواهد شوهر کند ، فرض کنید این دختر ، دختر شما هم هست ، اگر در فامیل شما پسری بخواهد زن بگیرد اگر خانواده ای بیمار دارد شما باید خود را مسئول بدانید . مسئول کمیته امداد به من می گفت بعضی بیماران ما روزی بیست هزار تومان پول دارو باید بدهند ، به او گفتم این صندوق ها چطور ؟ گفت این پول بسیار ناچیز است ، من از مسئولین که در این مجموعه کار می کنند تشکر می کنم . اگر ما در فامیل مریض داریم روزی این قدر پول داروی او است من نمی توانم بگویم من برنامه ریزی برای خود دارم نه، این برنامه ریزی و اولویت ها شخصی نیست دیگران هم مال همین پیکر هستند. خدایا ما را با حلال از حرام بی نیاز کن.


تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...