آفتاب پنهان
+ نویسنده احمد حاجی لو در چهارشنبه 87/5/23 |
نظرات ()
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد نشانه چیست؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبز تر است از هزار بار بهار
کسی شگفت کسی آن چنان که می دانیم
تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد
بیا که می رود شهر ما رو به ویرانی
در انتظار تو تنها چراغ خانه ماست
که روشن است در این کوچه های ظلمانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که نام تو آرامشی است طوفانی
قیصر امین پور